چقدر بزرگ شده!
08 آبان 1393 توسط شهيدي
پسرک گرسنه اش است، به طرف یخچال می رود، در یخچال را باز می کند. عرق بر پیشانی پدر مینشیند. پسرک این را می داند، دست بر می برد بطری آب را بر می دارد. کمی آب در لیوان می ریزد… صدایش را بلند می کند، چقدر تشنه ام بود!
پدر این را می داند که پسر کوچکش چقدر بزرگ شده است.